شهادت مظلومانه جواد الائمه (ع) تسلیت باد

۲۸ خرداد ۱۴۰۲ | ۰۹:۲۲ کد : ۳۲۹۴ اخبار معاونت
تعداد بازدید:۲۱
امام محمد تقی(ع) نهمین امام و فرزند بزرگوار امام رضا(ع) ، در آخر ماه ذی القعده سال ۲۲۰ هجری قمری در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسیدند.
شهادت مظلومانه جواد الائمه (ع) تسلیت باد

امام محمد تقی(ع) نهمین امام شیعیان و فرزند بزرگوار امام رضا (ع) است که به «جوادالائمه» معروف هستند، چرا که ایشان بسیار بخشنده و سخاوتمند بودند و همواره نیازمندان گِرد خانه حضرت (ع) جمع می شدند. مادر گرامی ایشان سبیکه یا خیزران است که این دو نام در تاریخ زندگی آن حضرت (ع) ثبت شده است. امام محمد تقی (ع) هنگام وفات پدر، ۸ سال سن داشتند که همین سن کم دلیلی بود تا شماری از اصحاب امام رضا (ع)، در امامت ایشان تردید کنند. اما با خواست خداوند پس از شهادت جانگداز حضرت رضا (ع) در اواخر ماه صفر سال ۲۰۳ هجری مقام امامت به فرزند بزرگوارشان حضرت جوادالائمه (ع) انتقال یافت.
امام نهم شیعیان (ع) مانند جده اش فاطمه زهرا (س)، زندگانی کوتاه و عمری سراسر رنج و مظلومیت داشت و نهایتاً در آخر ماه ذی‎القعده سال ۲۲۰ هجری قمری در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید، مرقد شریف آن حضرت در کاظمین در جوار مرقد مطهر جد بزرگوارشان حضرت امام موسی کاظم (ع) قرار دارد. دوران ۱۷ ساله امامت حضرت جوادالائمه (ع) با حکومت مأمون و معتصم خلفای جنایتکار عباسی، همزمان بود.

سختی های عجیب در دوران کودکی امام جواد (ع)

زندگی جوادالائمه (ع) به زندگی پدر بزرگوارشان شباهت دارد. حصر و دوری از اصحاب، عضو جدایی ناپذیر از زندگی امام نهم شیعیان بود. دشواری های امامت از همان سنین کودکی روی دوش این امام بزرگوار قرار گرفت. امام جواد (ع) در کودکی پدرشان امام رضا (ع) را از دست دادند.
موضوع امامت حضرت در سنین کودکی حاشیه ساز شد. بسیاری نمی توانستند بپذیرند که یک کودک خردسال دستورات شرعی را صادر کنند و شبهات را پاسخ دهند. سپس ازدواج امام جواد (ع) با دختر مأمون کار امامت را پیچیده کرد. دشواری های زندگی امام جواد (ع) همین طور ادامه پیدا کرد تا شهادت ایشان در سنین جوانی اتفاق افتاد.

شهادت امام جواد علیه السلام

علی بن حسین مسعودی (تاریخ‌نویس و نویسنده و جغرافیدان و دانشمند و جهان‌گرد عرب بود. نسب وی به عبدالله بن مسعود یکی از یاران برجسته پیامبر (ص) می‌رسد) می نویسد: «هنگامی که امام جواد (ع) به عراق (بغداد) آمد معتصم و جعفر (پسر مأمون) در فکر کشتن امام جواد (ع) بودند، جعفر خواهرش ام الفضل را وسیله اجرای نیرنگ خود قرار داد، زیرا می دانست که ام الفضل، با اینکه علاقه شدیدی به امام جواد داشته، از آن حضرت روی گردانده است. زیرا ام الفضل دارای فرزند نشد ولی سمانه (همسر دیگر امام) دارای فرزند گردید. بر همین اساس ام الفضل جواب مثبت به برادرش جعفر داد و آنها مقداری زهر در درون انگور رازقی نمودند. امام (ع) انگور رازقی را دوست می داشت وقتی آن حضرت از آن انگور خورد مسموم گردید...». طبری نیز می نویسد: «سبب وفات امام جواد (ع) این بود که ام الفضل دختر مأمون وقتی دید خداوند از همسر دیگری فرزندی به امام جواد (ع) داده است با سمی که در دانه های انگور وارد کرد امام (ع) را به شهادت رساند. مرحوم مجلسی نقل کرده شهادت آن حضرت به واسطه سعایت ابی داود، قاضی وقت در نزد خلیفه و با دست کاتب معتصم انجام گرفته است. در این روایت نیز شهادت آن حضرت را به واسطه سمّی می داند که کاتب معتصم به امام جواد (علیه السلام) داده است. هرچند شیخ مفید در «ارشاد» می نویسد: «برای من ثابت نشده است که ایشان مسموم شده باشند». امّا ایشان اولاً قول به مسموم شدن امام جواد (علیه السلام) را به عنوان یکی از اقوال در شهادت ایشان بیان کرده است. ثانیاً: ایشان چند صفحه بعد در کتابش روایتی را ذکر می کند که این روایت دلالت بر این دارد که آن حضرت مورد سوء قصد واقع شده اند. ایشان به نقل از اسماعیل بن مهران روایت می کند که گفت: هنگامی که امام جواد (ع) بار اول (دوران مأمون) از مدینه به بغداد آمد، به آن حضرت عرض کردم: فدایت گردم من در مورد شما در این سفری که در پیش دارید ترس دارم (می ترسم شما را بکشند) بعد از شما چه کسی عهده دار امامت می شود؟ آن حضرت فرمود: آنچه را گمان می کنی در این سال رخ نمی دهد. هنگامی که معتصم در سال ۲۲۰ هـ.ق آن حضرت را از مدینه به بغداد طلبید، باز به محضرش رفتم و عرض کردم: فدایت گردم، شما از مدینه می روید، امام بعد از شما کیست؟ آن حضرت گریست سپس فرمود: در این سال بر من نگران باش امامت بعد از من از آن پسرم علی امام هادی (ع) است.
کلمات حکمت آمیز حضرت جواد (ع)

  • سرزنش کردن دیگران بدون علت و دلیل سبب ناراحتی و خشم خواهد گشت، در حالی که رضایت آنان نیز کسب نخواهد کرد . (بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۱)

  • با فضلیت ترین و ارزشمندترین عبادت ها آن است که خالص و بدون ریا باشد. (بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۴۵)

  • عزّت و شخصیت مؤمن در بی نیازی و طمع نداشتن به مال و زندگی دیگران است. (بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۱۰۹)


نظر شما :