اوتیسم
توصیه هایی برای مدیریت اختلالات رفتاری در کودکان مبتلا به اوتیسم
برای والدینی که مراقبت از یک کودک مبتلا به اوتیسم را بر عهده دارند، شکایت از "رفتارهای مشکل ساز" یا "رفتارهای چالش برانگیز" در هنگام مراجعه به درمانگران، نامعمول نیست؛ رفتارهایی که به هر شکل باعث در خطر قرار گرفتن کودک یا اطرافیان او، و دشواری مدیریت شرایط برای والدین میشوند. به عنوان شایع ترین نمونه های اینگونه رفتارها میتوان به پرخاشگری فیزیکی شامل گاز گرفتن، نیشگون گرفتن، ناخن کشیدن، سیلی زدن، پرخاشگری غیرفیزیکی شامل جیغ زدن، فریاد کشیدن، قشقرق کردن، و رفتارهای جرح خود شامل سر کوبیدن، اشاره کرد.
برای مدیریت اینگونه رفتارها در درجهٔ اول باید دانست که هر کودک مبتلا به اوتیسم و شرایط بروز رفتارهای مشکل ساز در او، یک موضوع منحصر به فرد است و یک توضیح یا راه حل مشترک برای تمامی موقعیت ها وجود ندارد. برای انجام واکنش متناسب با رفتار کودک نیاز به شناسایی هدف انجام آن وجود دارد. رفتار مشکل ساز میتواند راهی برای برقراری ارتباط و انتقال نیازها و احساسات خود به اطرافیان باشد. اما پیش از در نظر گرفتن این فرض، و به خصوص در مواقعی که والدین شاهد شروع یا تشدید ناگهانی یک رفتار در کودک هستند، نیاز به بررسی و رد مشکلات جسمانی، دهان و دندان، گرسنگی، تشنگی و هر گونه ناراحتی فیزیکی در کودک وجود دارد. به طور مثال گاز گرفتن در یک کودک مبتلا به اوتیسم میتواند ناشی از دردی در دهان، دندانها یا فک باشد که امکان ابراز کلامی آن برای کودک وجود ندارد.
در صورت رد شدن مسائل جسمانی، تهیه یک تقویم رفتاری شامل زمان، مکان، موقعیت، و اتفاقات پیش از بروز رفتارهای مشکل ساز، حین و پس از آن، برای چند هفته تا چند ماه، در شناسایی محرک های بروز رفتارها و هدف کودک از انجام آنها، کمک کننده است.
بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم در پردازش اطلاعات حسی محیط دچار مشکل هستند. حذف کردن صداهای پس زمینه و اطلاعات بینایی غیرضروری برای سیستم حسی این افراد دشوار یا غیرممکن است. در همین ارتباط آنها ممکن است یک لمس ملایم از سوی اطرافیان خود را بسیار دردناک، یا یک تغییر جزئی در محیط اطراف خود را، با شدت و حساسیت بسیار بالایی تجربه کنند. بنابراین در هنگام مشاهدهٔ هر تغییر ناگهانی در رفتار کودک، توجه به تغییرات اخیر در محیط و محرک های حسی اطراف کودک، و ثبت آنها به عنوان عوامل برانگیزانندهٔ احتمالی، مفید خواهد بود.
قرار گرفتن در محیط های اجتماعی ناآشنا و تغییر در فعالیت های روزمره، چه به صورت گذرا، مثل تغییر مسیر همیشگی به مدرسه به دلیل ترافیک، یا پایدار، مانند رفتن به خانهٔ جدید، برای یک کودک مبتلا به اوتیسم، تجربه ای گیج کننده و حتی هراس آور است. دشواری فکر کردن به ترتیب زمانی وقایع، حرکت از یک فعالیت به فعالیت دیگر، و صبر کردن، باعث میشود که در بسیاری از موارد، رفتارهای مشکل ساز، در وضعیت انتقال از یک فعالیت به فعالیت دیگر، اتفاق بیفتند.
استفاده از یک جدول زمانی با تصاویر ساده از فعالیت های روزمره، و آماده کردن ذهن کودک پیش از شروع تغییر، باعث کاهش سردرگمی و تنش کودک در زمان تغییرات و وقفهٔ بین فعالیت ها خواهد شد.
هنگامی که محرک های محیطی مانند نورهای درخشان و سر و صدا به عنوان عامل برانگیزانندهٔ رفتار مشکل ساز مطرح میشوند، جدا کردن موقتی کودک از محرک های محیطی، قرار دادن او در موقعیت یا فعالیتی آشنا و آرامش دهنده، و کمک به او برای تخلیهٔ فیزیکی خشم و اضطراب به روشی غیرآسیب زننده مانند منگنه کردن یک کاغذ، پریدن بر روی یک سطح نرم، یا دویدن در فضای باز، کمک کننده است.
کودکان مبتلا به اوتیسم، در مقایسه با سایر کودکان، به احتمال بیشتری در معرض زورگویی از سوی همسالان خود قرار میگیرند. از طرفی برای این کودکان درک بدرفتاری و توصیف آن برای دیگران دشوار است. در نظر گرفتن احتمال این موضوع به عنوان محرکی برای شروع یا تشدید رفتارهای مخرب و مشکل ساز، و کمک به کودک برای توصیف اتفاقات، در کاهش نیاز او به تخلیه تنش از طریق رفتار مخرب، موثر است.
برای یک کودک مبتلا به اوتیسم، فهماندن منظور خود به دیگران، و همچنین درک پیام های کلامی و غیرکلامی اطرافیان، در غالب موارد بسیار دشوار است. حتی در گروهی از این کودکان که از توانایی تکلم سلیس برخوردارند، برقراری ارتباط به خصوص در مواقع تنش و اضطراب، مشکل است. این موضوع منجر به احساس ناکامی و آشفتگی قابل توجه، به عنوان محرکی برای شروع رفتارهای مشکل ساز، میشود.
در چنین شرایطی استفاده از جملات شفاف، دقیق و کوتاه، در عین کمک به برقراری ارتباط با کودک، مانع از تحمیل اطلاعات اضافه و آشفتگی بیشتر کودک میشود.
همچنین با توجه به اینکه، پردازش اطلاعات بینایی برای بیماران مبتلا به اوتیسم آسان تر از داده های کلامی است، میتوان از عکس قسمت های مختلف بدن، نمادهایی برای علائم جسمانی و احساسات، و مقیاسها یا جدولهایی برای مشخص کردن شدت درد استفاده کرد.
بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم در درک موضوعات انتزاعی مانند هیجانات دچار مشکل هستند. اما راه هایی برای تبدیل هیجانات به ایده هایی عینی تر و ملموس تر وجود دارد. به طور مثال میتوان از تصویر یک چراغ راهنمایی با رنگ های مختلف، تصویر یک دماسنج، یا اعداد یک تا پنج، به عنوان ابزاری در اختیار کودک برای نشان دادن کیفیت یا شدت هیجاناتش استفاده کرد. به طور مثال رنگ سبز به عنوان نماد احساس آرامش، رنگ زرد احساس غم و رنگ قرمز احساس خشم، عدد یک احساسی با شدت کم و عدد پنج نماد احساسی با شدت زیاد باشد.
برای شناسایی اولیه ی احساسات میتوان از ارتباط دادن تغییرات بدنی با احساسات، مثلا تپش قلب، داغی صورت، احساس بغض و ریزش اشک، به عنوان نشانه هایی برای شناسایی احساس خشم یا غم استفاده کرد.
بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم، قادر به درک ارتباط میان یک رفتار و تنبیه نیستند. باید دانست که به طور کلی، و بویژه در ارتباط با کودکان مبتلا به اوتیسم، تنبیه کمکی به درک انتظارات والدین یا یادگیری رفتار مطلوب در کودک نمیکند. در مقابل، استفاده از پاداش و هر اقدام تشویقی انگیزه دهنده، منجر به تثبیت و تقویت رفتارهای مثبت و خاموشی تدریجی رفتارهای نامطلوب خواهد شد. احتمال اثربخشی و درک ارتباط میان رفتار مطلوب و پاداش، در صورت دریافت بلافاصله آن، و متناسب بودن با علائق کودک (به طور مثال تحسین کلامی، دریافت یک برچسب، یا دریافت زمان اضافه تر برای بازی ویدئویی)، افزایش می یابد.
توجه به این موضوع که هیچ رفتاری در طی یک روز یا یک هفته قابل تغییر نیست، به حفظ موضع صبورانه و واقع بینانه کمک خواهد کرد. در همین راستا، تمرکز بر یک یا دو رفتار در هر دورهٔ زمانی، به جای تعیین اهداف بزرگ، اقدامی ثمربخش تر خواهد بود. از طرفی، مقاومت کودک در مقابل هر گونه مداخله از سوی والدین، بالا بودن احتمال آسیب یا جراحت جدی در اثر رفتارها، و احساس درماندگی در مدیریت آنها، مطرح کنندهٔ نیاز به جست و جوی حمایت روانشناختی برای والدین، و دریافت کمک حرفه ای برای کودک است.
نظر شما :