مرگ کودک
شاخصهای مرگ و میر و مراقبتهای بهداشتی در کودکان نشان دهنده اولویتها و ارزشهای حاکم بر جامعه بوده و به عنوان مقیاسی برای اندازه گیری میزان توسعه و رفاه هر کشور مورد استفاده قرار می گیرند. سرمایه گذاری در زمینه بهداشت کودکان و مادران صرفا یک موضوع مرتبط با بشر نیست، بلکه در عین حال یک تصمیم اقتصادی خردمندانه و یکی از مطمئن ترین راهها جهت قرار گرفتن یک کشور در مسیر دستیابی به آینده ای بهتر می باشد.
تامین، حفظ و ارتقاء سطح سلامت کودکان به عنوان گروههای آسیب پذیر جامعه در خدمات بهداشتی جایگاه ویژه ای دارد که با افزایش آگاهی، دانش، مهارت و توانایی کارکنان در تمام سطوح بهداشتی، می توان عوارض بارداری، زایمان و پس از زایمان و اختلالات بدو تولد را به موقع تشخیص و مراقبتهای لازم را به مادران دارای نوزادان در معرض خطر ارائه نمود. مرگ و میر کودکان زیر 5 سال از مهمترین شاخص هایی است که نشان دهنده توسعه کشورهاست. علت انتخاب این شاخص به عنوان نمایه توسعه، تاثیر عوامل مختلف اجتماعی و اقتصادی در کاهش یا افزایش آن است.
با توجه به این که شاخص مرگ کودکان زیر 5 سال تابعی از وضعیت سواد کودکان، شبکه راه های روستایی، دسترسی به فوریت های پزشکی، هزینه خدمات درمانی، وجود شبکه های ارتباطی مخابراتی، درآمد خانوار و ... می باشد .در واقع کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی فقط بخش کوچکی از عوامل موثر در کاهش مرگ و میر کودکان را به خود اختصاص میدهد. قطعاً هیچ برنامه ریزی در این بخش منتظر توسعه سایر ارکان دولت ) ارتباطات، سواد، راه، تغییرات فرهنگ و... ) نمی شود تا تاثیر آن را در کاهش مرگ کودکان ببیند .از سوی دیگر مرگ کودکان از مجموعه عوامل وابسته به هم تشکیل شده است که مداخله در هر مرحله می تواند از بروز مرگهای بعدی جلوگیری کند .
این نظام با هدف کلی کاهش مرگ ومیر کودکان از طریق بررسی تاریخچه هر مورد مرگ کودک از زمان بروز اولین علامت خطر تا فوت تلاش می کند با شناخت عوامل مساعد کننده و قابل مداخله مرگ کودکان، با تهیه اقدامات مداخله ای آنها را کنترل نموده و یا اثر آنها را کاهش دهد