واحد سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد
مفهوم سلامت روان
سازمان جهانی بهداشت در دیدگاه نوین خود سلامت را برخورداری از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی معنی نمودهاست. در این میان سلامت روان واژه ای است که بیانگر توانایی شناختی و عاطفی یک فرد برای برخورداری از یک زندگی بارور است. سلامت روان بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت روان به حالتی از رفاه اطلاق میشود که در آن فرد تواناییهای خود را میشناسد و میتواند بر تنشهای روانی معمول در زندگی فایق آمده و بهصورتی کارآمد مثمر ثمر باشد.
برنامهی سلامت روان به مجموعه ای از فعالیتهای متنوع و وسیع اطلاق میشود که به طور مستقیم یا غیرمستقیم موجب ارتقای رفاه روانی اجتماعی افراد میشود. رفاه روانی اجتماعی دو جزء از مهمترین اجزای تعریف سلامت از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی هستند[1]. در این دیدگاه سلامت عبارت است از برخورداری از آسایش کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نداشتن بیماری و نقص عضو. این بیان تعریفی آرمانی و عملا دست نیافتنی است، زیرا نمیتوان فردی را پیدا کرد که در هر سه بعد جسمی، روانی و اجتماعی کاملا سالم باشد، ضمن این که در عمل هم نمیتوان مرزی میان سلامت و بیماری در نظر گرفت. با این وجود این تعریف چشم اندازی را به دست میدهد که همه افراد باید به سمت آن گام بردارند. علاوه بر این سلامت به معنای برخورداری از ظرفیت و تواناییها در اجتماع به منظور تطابق افراد با تغییرات محیطی و قابلیت مقابله با مشکلات ناشی از این تغییرات تعریف شده است. در سالهای اخیر تعاریف و رویکردهای دیگری نیز برای سلامت ارایه شده که بر عوامل مؤثر بر ارتقای سلامت افراد در جامعه اشاره دارند. رویکردهای جدید در طراحی برنامه های سلامت نیز بر تعاریف ارایه شده جدید تکیه دارند. از جمله این رویکردها میتوان به عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت اشاره کرد. براساس موارد فوق میتوان چنین نتیجه گرفت که سلامت روان چیزی فراتر از فقدان یا نبود بیماری روانی است. بعد مثبت سلامت روان که سازمان بهداشت جهانی نیز روی آن تکیه دارد. مفهوم سلامت روان شامل رفاه ذهنی، احساس خودتوانمندی، خودمختاری، کفایت، درک هم بستگی بین نسلی و توانایی تشخیص استعدادهای بالقوه هوشی و عاطفی در خود است. به گونه ای دیگر میتوان گفت: سلامت روان حالتی از رفاه است که در آن فرد تواناییهایش را باز میشناسد و قادر است با استرسهای معمول زندگی تطابق حاصل کرده، از نظر شغلی مفید و سازنده باشد و به عنوان بخشی از جامعه با دیگران مشارکت و همکاری داشته باشد. سلامت روان به همه ما مربوط است نه فقط به کسانی که از بیماریهای روانی رنج میبرند. هیچ گروهی از بیماری روانی مصون نیست. البته باید اذعان داشت که در افراد بی خانمان، تهیدستان، افراد بیکار و با سطح تحصیلات پایین، کسانی که قربانی خشونت بودهاند، مهاجران و پناهندگان، کودکان و نوجوانان، زنانی که مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند و در افراد مسن که مورد غفلت و بیتوجهی واقع شدهاند، بیشتر دیده میشود.