چه ویژگی هایی ما رو به یه مدیر موفق مبدل میکنه؟
مدیران امروزی به چیزی نیاز دارند که بیل بولدینگ از آن به عنوان سه عامل موثر مشترک برای مدیریت یاد می کنه. این سه عامل شامل :
هوش(IQ)+هوش هیجانی(EQ)+ضریب شرافت(DQ)
IQبه اسب بخار فکری اشاره داره. همه ما میدونیم که کسب و کارها به رهبران شایسته نیاز داره که بفهمه و درک کنه برای مدیریت یک شرکت و سازمان موفق امروز چه چیزی لازمه.
EQبه آگاهی از احساسات خود و دیگران اشاره داره. با استفاده از EQ، یک مدیر می تونه احساس مردم را درک کنه و بر اساس آن اطلاعات تصمیم بگیره. البته، EQ به این معنا نیست که اقدامات یک مدیر برای افراد سیستم بهترینه و اینجاست که داشتن DQ میتونه کل سیستم رو به جایگاه واقعی و انسانیش برسونه.
DQنشان میده که یه مدیر تمایل واقعی به انجام کار درست برای دیگران را داره. به گفته بولدینگ،" DQ در تعاملات روزانه یک مدیر با دیگران و همچنین در تعیین اهداف برای شرکت،که اهداف مالی را برآورده می کنه و زندگی را بهبود می بخشه مشهوده و به معنای خواستن چیزی مثبت برای همه افراد است".
به گفته بولدینگ،DQ دارای چهار جزء مدیریت است:
1. صداقت، شفاف بودن و پاسخگو بودن در برابر خود و دیگران.
2. فروتنی برای یادگیری از دیگران
3. استفاده از نقش مدیریت خود برای نشان دادن و بالا بردن سایر اعضای گروه
4. ارزش، احترام و مراقبت از دیگران
می توان امیدوار بود که اخلاق، صداقت، انجام کار درست، رفتار محترمانه با دیگران (کارکنان، مشتریان، جامعه) همه و همه جزئی از مدیریت باشه. با این حال، مشاهده شده که در برخی موارد، نجابت کم است.
نحوه برخورد افراد با یکدیگر، اخلاق، صداقت، ارزش ها، شفقت و انجام کار درست توسط مشتریان، کارمندان و جامعه تنظیم میشه. مدیران نشان میدن (و کارمندان تقلید میکنن) چه چیزی خوبه، چه چیزی قابل قبوله، چه چیزی پاداش میگیره، چه چیزی تقویت میشه و بنابراین، چه چیزی منجر به ارتقاء در سازمان میشه.
و بطور خلاصه مدیریت ،تلقین نجابت است.
در طول دوران حرفه ای خود، چه مدیرانی را می شناسید که نجابت و شرافتشان را الگو قرار دادن و چه تأثیراتی بر سازمان آنها داشته؟